در شب تارم نور امیدم
همدم قلبم بخت سپیدم
چاره ی دردم محرم رازم
در شب سردم نغمه ی سازم
سوز نگاهم سنگ صبورم
ساقی عشقم کوه غرورم
شوق وصالم مونس دردم
راحت جانم در شب سردم
عشق مقدس در دل یارم
او گل و من آن بوته ی خارم
شهر نگاهش خلوت جانم
جام شکسته روح و روانم
عشق نگارم عمق وجودم
میکشد آتش تارم و پودم
دل شده شمع و او شده طوفان
من شب تارم او مه تابان
او شده باران من چو کویرم
برگ خزانم خار و حقیرم
شعر از : افسون
نظرات شما عزیزان:
علی
ساعت3:38---23 مرداد 1391
عالی بود فقط پشت صفحه وبلاگتو یکم تغییر بده یه کم شاعرانه بشه فدات عالی عالی هس شعرات
دیوونه
ساعت18:23---18 ارديبهشت 1391
قفل
افسانه ئیست
و قلب
برای زندگی بس است.
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم.
مجید شاکری
ساعت18:30---17 ارديبهشت 1391
سلام بدون اغراق زیبا بود
با یک غمنامه به روزم
دیوونه
ساعت0:08---17 ارديبهشت 1391
حالا حکمت بازی های کودکی را می فهمم ؛ زووو تمرین این روزهای نفس گیر بود....
& سلام سلام سلام &
سلام به دوستای عزیزم ، خوش آمد میگم خدمتتون که تشریف آوردید و به وبلاگ خودتون سر زدید ، امیدوارم بتونم مطالب
خوبی رو بهتون ارائه بدم ، با امید روزهای خوب در آینده !!!!!!!!!!!!!!!!! به وبلاگ من خوش آمدید